به نوشته منابع شیعه، وقتی مأمون علی بن موسی الرضا را مسموم کرد، [۱۴] پسرش جواد را از مدینه به بغداد فراخواند تا به رغم مخالفت عباسیان، دخترش، ام فضل، را به ازدواج او درآورد. به نوشتهٔ یعقوبی، مأمون صد هزار درهم به تازه داماد بخشید و اظهار داشت که دوست دارد در سلسله اولاد پیغمبر و علی بن ابیطالب، نقش پدربزرگ برایش ثبت شود.[۱۳] امام بعدی اما، نوه مأمون نبود بلکه از سمانه که بردهای بربر از مغرب در شمال آفریقا بود، متولد شد.[۱۵] با این وجود مأمون علاقه و احترام خود را به شیعه و جواد حفظ کرد. جواد معمول بود به قصر مأمون برود تا با علمایی که گهگاهی به آنجا مراجعه میکردند مباحثه کند.[۱۳][۱۶] پس از زندگی هشت ساله در بغداد، جواد به همراه ام فضل به مدینه برگشت. در مدینه ام فضل با او سر ناسازگاری گذاشت به این دلیل که صاحب فرزند نمیشد و جواد با کنیزی به نام سمانه ازدواج کرده بود. سمانه برایش پسری به دنیا آورد که بعدها، به عنوان امام دهم، جانشین وی شد.[۱۷][۱۷] ام فضل عادت داشت برای پدرش نامه نگاری کند و بگوید جواد با کنیزها دمساز است. مأمون اما توجهی به این شکایتها نداشت و حتی تهدید کرد که اگر این کار ادامه پیدا کند، او را به حضور نخواهد پذیرفت.[۱۳] بر این منوال، جواد در دوران مأمون دستگیر یا مورد آزار واقع نشد.[۲][۱۷][۱۷]
پس از مرگ مأمون در سال ۸۳۳، خلیفه بعدی، معتصم، که به جواد بدبین بود در سال ۸۳۵ او را به بغداد فرا خواند. جواد، پسرش هادی را ش، سمانه، در مدینه تنها گذاشت و عازم بغداد شد. جایی که قبل از اینکه، به نوشته برخی مورخین توسط همسرش ام فضل مسموم شود، یک سال با او زندگی کرد.[۱۷][۱۷]
جواد ,مأمون ,۱۷ ,مدینه ,فضل ,ام ,را به ,۱۷ ۱۷ ,ام فضل ,در مدینه ,و جواد
درباره این سایت